من پر شده ام از تو چون در شده ام از تو اغیار به جایشان
من پر شدهام از تو
چون دُر شدهام از تو
اغیار به جایشان
جانا تو فراگیری
بگذار قدم بزنم در کوچه پس کوچههای خیالت
بگذار عطر تو را بو بکشم
بگذار دستانت را بگیرم
بگذار تو را حس کنم
من پر شدهام از تو
و تو این را نمیدانی
ای هستی من
در وصف تو چه بگویم
من پر شدهام از تو
چشمهایت شاعرم کرد
و آغوش مجازیات
مجنونم کرد
سکوت تو، مرگ روح من
کلام تو، روح و جان برای من
من پر شدهام از تو
و تو خالی ماندهای از من