وقتی که ظلمت میکشه رو صورت خورشید نقاب ثمین و بهین بلوری کامل ترکی

وقتی که ظلمت میکشه
رو صورت خورشید نقاب

پلکاتو روی هم بزار
دنیای من آروم بخواب

فردا اگه مال تو بود
خورشیدکم آزاد بتاب

شب میگذره غمگین نباش
دنیای من آروم بخواب

امید صباغ‌نو

Memik'e Ağıt
مویه‌ای برای عزیزم

On dört yaşım diken ile kaplanmış
چهارده ساله هستم و پوشیده از خار شده‌ام

Göz ucuma karıncalar toplanmış
مورچه‌ها در چشمانم جمع شده‌اند

Kurşun gelmiş kaşlarımın üstüne
گلوله‌ای بر روی ابروهایم نشسته

Alın yazım okur gibi saplanmış
مانند دیکته‌ای بر پیشانیم هک شده


Uyu Memik oğlan uyu
بخواب پسر عزیزم بخواب

Öte gecelerde büyü
و در شب‌های دور از اینجا بزرگ شو


Dağı dağa kavuşturan ben idim
من بودم که کوه را به کوه آوردم

Suyu suya eriştiren can idim
من روحی بودم که آب را به آب رساندم

Yükledim mi Humanız'dan kaçağı
نشتی‌های هومانیز را پر کردم

Gece vakti ışılayan gün idim
من روزی بودم که در شب درخشیدم


Uyu Memik oğlan uyu
بخواب پسر عزیزم بخواب

Öte gecelerde büyü
و در شب‌های دور از اینجا بزرگ شو


Kar üstüne düşer serçe çıt diye
گنجشک با یک گلوله روی برف می‌افتد

Kanatları parça parça çıt diye
بال‌هایش تکه‌تکه می‌شود

Dokandın mı bir ucuna kırılır
اگر آن را لمس کنید در نهایت می‌شکند

Can dediğin cansız sırça çıt diye
شیشه بی‌جانی که آن را زندگی نامیده‌اید در حال ترک خوردن است


Uyu Memik oğlan uyu
بخواب پسر عزیزم بخواب

Öte gecelerde büyü
و در شب‌های دور از اینجا بزرگ شو

Ülkü Tamer, Yanardağın Üstündeki Kuş
اولکو تامر، پرنده‌ای بر فراز آتشفشان

ترانه لالایی خورشیدک از بهین بلوری و ثمین بلوری، نسخه بازخوانی شده Memik Oğlan (پسر عزیزم)

ترانه پسر عزیزم از زولفو لیوانلی در آلبوم ترانه میمیک نازک با آهنگسازی و تنظیم زولفو لیوانلی (اجرای اصلی ۱۹۸۰)

ترانه پسر عزیزم از زولفو لیوانلی در آلبوم خورشید را برای من جمع کن با آهنگسازی و تنظیم میکیس تئودوراکیس

ترانه پسر عزیزم از برهان چاچان در آلبوم فراموش نشدنی‌ها

ترانه پسر عزیزم از آیسل شکر در آلبوم نمی‌توانم ترکت کنم

ترانه پسر عزیزم از ایلکای در آلبوم چه کسی خورشید را نجات می‌دهد

ترانه پسر عزیزم از لمان سام در آلبوم ترانه‌های لیوانلی با آهنگسازی و تنظیم گارو مافیان

ترانه پسر عزیزم از رمضان قباد در آلبوم پنجاهمین سالگرد لیوانلی «از نسلی به نسل دیگر»

ترانه پسر عزیزم از مهتاب مرال در آلبوم عشق

آهنگ بی‌کلام پسر عزیزم از چنگیز جوشکونر در آلبوم موسیقی اینجاست، خودت بخوان و گوش کن


اولکو تامر Ülkü Tamer شاعر، مترجم، روزنامه‌نگار و بازیگر اهل ترکیه است. او در سال ۱۹۳۷ در شهر غازی عینتاب چشم به جهان گشود و در سال ۲۰۱۸ در شهر بودروم چشم از جهان فرو بست. تامر جوایز ادبی پرشماری از کشورهای گوناگون بدست آورد و بیش از هفتاد کتاب شعر و ترجمه از خود بجای گذاشت. با آنکه تامر از پیشگامان جریان دوم شعر نو ترکیه در دهه ۱۹۵۰ می‌باشد ولی او به سرودن انواع مختلف شعر به ویژه شعر عامیانه و فولکلور علاقه‌مند بود. همچنین او به شدت از طبیعت به عنوان ماده اولیه شعر بهره می‌برد و همواره در تلاش بود تا سبک خویش را بیافریند و گفتمان خود را بیابد.

پس از دهه ۱۹۷۰ اشعار تامر رنگ و بوی اجتماعی و سیاسی به خود گرفت و سرودهایش دربرگیرنده تراژدی‌های انسانی و دردهای ژرف اجتماعی بود که بیشتر با کنایه‌های تند همراه بود. او اوضاع کشور را به شعر در می‌آورد و با قلم ژرف، بی‌آلایش و احساسی‌اش در برابر بی‌عدالتی ایستادگی می‌کند و جنبه‌های بد زندگی را آشکار می‌سازد.

اولکو تامر در سوگنامه‌‌ای فراتر از شعر به نام Memik'e Ağıt (مویه‌ای برای میمیک) مرگ دلخراش یک پسربچه چهارده‌ساله را‌ که با گلوله پلیس کشته می‌شود بازگو می‌کند. پسربچه چهارده‌ساله‌‌ای که تنگدستی خانواده او را ناگزیر به کول‌بری در مرز کردنشین ترکیه و سوریه کرده است تا خانواده‌اش بتوانند گذران زندگی کنند. هنگامیکه پسربچه با کوله‌ای که تنها درآمد خانواده مستمندش است در حال گذر از مرز بود چون پروانه‌ای بیگناه در چنگال خوفناک پلیس می‌افتد. پلیس ترکیه بی‌درنگ گلوله‌ای بر وسط پیشانی‌اش شلیک می‌کند و او را مظلومانه به قتل می‌رساند. Memik'e Ağıt یک مویه‌ی معمولی نیست که خانواده و دوستان پسربچه در سوگواریش فریاد زده باشند، بلکه آن روح پسربچه است که بر فراز جسدش مویه می‌خواند و مادر نیز با مویه پاسخ روح فرزندش را می‌دهد.

تامر کودک را میمیک خطاب کرده است ولی اینکه میمیک یک نام راستین است یا ساختگی، به درستی هویدا نیست. همچنین شاعر قومیت کودک را بازگو نکرده است ولی با نگرش به اینکه غازی عینتاب استانی با آمیختگی قوم‌های کُرد و تُرک است که کردهای آن بدلیل وضعیت اقتصادی و اجتماعی نابرابر، بیشتر درکار کول‌بری هستند. و با نگرش به اینکه قاچاق با استان کردنشین حلب سوریه روی داده است به گمان زیاد پسربچه کُردتبار بوده است.

در سال ۱۹۸۰ زولفو لیوانلی Zülfü Livaneli ترانه‌ای به نام Memik Oğlan (پسر عزیزم) برپایه شعر «مویه‌ای برای میمیک» آهنگسازی و اجرا نمود. لیوانلی بدلیل نگرانی از طولانی شدن آهنگ، دو بیت آخر شعر را در ترانه نیاورد. تامر، واژه مزماهور Mazmahor را که نام یک گردنه در نزدیکی مرز است به دلیل ناشناخته بودن به هومانیز Humanız که نام یک محله در غازی عینتاب می‌باشد تغییر داد. لیوانلی نیز به دلیل نگرانی از نامفهوم بودن این واژه، آن را حذف و تغییر کوچکی که در زیر آمده است در بیت ایجاد نمود.

Yükledim mi gece vakti kaçağı
نشتی‌های شبانه را پر کردم

Karanlıkta ışılıdayan gün idim
خورشیدی که در تاریکی‌ها درخشیدم

امید صباغ نو

اولکو تامر

بهین بلوری

ثمین بلوری

۱۴۰۲/۰۶/۲۵

سووشون جان پدر کجاستی همایون شجریان داغ تو را جنون کنم خون جگرم

سووشون جان پدر کجاستی همایون شجریان داغ تو را جنون کنم حاصل خون جگرم

داغِ تو را جنون کنم دیده ز اشک خون کنم
با تنِ پاره چون کنم جانِ پدر کجاستی؟

شعرِ به خون نشسته‌ام ساز دل شکسته‌ام
سویِ من آ که خسته‌ام جانِ پدر کجاستی؟

این دلِ مبتلا شده با غمت آشنا شده
خون به دلِ خدا شده جانِ پدر کجاستی؟

پرده‌ی غم را بدرم سوختی و شعله‌ورم
حاصل خون جگرم جانِ پدر کجاستی؟

داغ تو را جنون کنم دیده ز اشک خون کنم
مویه به سُووَشُون کنم جانِ پدر کجاستی؟

پوریا سوری

تصنیف سووشون از همایون شجریان با آهنگسازی تهمورس پورناظری

سووشون جان پدر کجاستی شجریان کیان پیرفلک کودکان کشته شده

سُووَشُون، سَووُشُون، سوگ سیاوش، سیاوشان: آیین سوگواری است که سالانه برای سوگ سیاوش قهرمان اسطوره‌ای ایران برگزار می‌شد ولی شوربختانه اکنون رو به فراموشی است. در اساطیر ایران باستان سیاوش به شیوه مظلومانه کشته می‌شود و از خونِ بر زمین ریخته‌ی او گیاهی می‌روید، رشد گیاه از خون سیاوش استعاره‌ای است از بیداری و خیزش مردم در برابر ستم. همچنین هنگامیکه گلوی سیاوش با تیغ گَرسیوَز بریده و خون پاکش روی زمین ریخته می‌شود لاله معصوم صحنه مرگ آن جوان ناکام و بی‌گناه را با دل خونین و چشم‌های پر اشک می‌نگرد و در سوگ و اندوه مرگ سیاوش، سر را فرو می‌آورد و اشک از چشمانش سرازیر می‌شود. پس از آن روز لاله واژگون برای همیشه سر به زیر افکند تا بر بی‌گناهی سیاوش آرام اشک بریزد. افزون‌برین سیاوش اسطوره‌ی مرگ و زندگی نیز می‌باشد که زایش کیخسرو پس از مرگ سیاوش و زنده بیرون آمدن سیاوش از آتش دلیل آن می‌باشد.

مویه: گریه و زاری، سوگ سرود، گونه‌ای موسیقی و شعرخوانی غم‌انگیز برای سوگواری می‌باشد. در فرهنگ ایرانی مویه همراه با آیین گیسوبُران انجام می‌شود. پس از کشته شدن سیاوش، همسرش فرنگیس به نشانه سوگواری و دادخواهی و در اعتراض به ناعدالتی گیسوی خود را می‌برد و پریشان می‌کند.

پی‌نوشت: در یورش تروریستی داعش به دانشگاه کابل در ۱۲ آبان ۱۳۹۹ دستکم ۲۲ نفر کشته و ۴۰ نفر زخمی شدند که بیشترشان دانشجو بودند. پدر حنیفه افشار پس از یورش تروریستی ۲۵۲ بار به دخترش زنگ می‌زند و هنگامیکه پاسخی دریافت نمی‌کند به دخترش پیام می‌دهد: «جان پدر کجاستی؟». پیکر بی‌جان حنیفه افشار دانشجوی ۲۲ ساله به سختی و از روی چادر و انگشترش شناسایی می‌شود.

پیشکش به روان پاک «کیان پیرفلک»

پوریا سوری

همایون شجریان

آهنگ

۱۴۰۱/۰۶/۲۸

شنیده اید که آسایش بزرگان چیست خاطر بیچارگان پروین اعتصامی

شنیده‌اید که آسایش بزرگان چیست:
برای خاطر بیچارگان نیاسودن

بکاخ دهر که آلایش است بنیادش
مقیم گشتن و دامان خود نیالودن

همی ز عادت و کردار زشت کم کردن
هماره بر صفت و خوی نیک افزودن

ز بهر بیهده، از راستی بری نشدن
برای خدمت تن، روح را نفرسودن

برون شدن ز خرابات زندگی هشیار
ز خود نرفتن و پیمانه‌ای نپیمودن

رهی که گمرهیش در پی است نسپردن
دریکه فتنه‌اش اندر پس است نگشودن

پروین اعتصامی، دیوان اشعار، مثنویات، تمثیلات و مقطعات

پروین اعتصامی

۱۳۹۴/۰۳/۲۵