بو میکنم زیباترین گل زرد جهان را و لبخند میزنم انسان غاری ست

بو میکنم زیباترین گل زرد جهان را و لبخند میزنم انسان غاری ست

بو می‌کنم زیباترین گل زرد جهان را
و لبخند می‌زنم!
انسان
غاری است
که ارواح هزار موجود را
بر شیاره‌های کهنه‌ی روح خود
آویزان کرده است

حسین پناهی، به وقت گرینویچ

غار مجلس الجن عمان

این فرتورهای زیبا مربوط به غار انجمن جن‌ها (کهف مجلس الجن) می‌باشد، این غار که در فلات «سلما» در کشور عمان واقع شده در سال ۱۹۸۳ میلادی توسط «دان دیویدسون»، زمین شناس مشهور، کشف شد که اکنون عنوان دومین غار عمیق جهان را گرفته است. دلیل نام گذاری عجیب این غار باور محلی‌هاست که این محفظه عمیق را مکانی برای زندگی جن‌ها می‌دانند. دسترسی به این غار عمیق از طریق یک دهانه باریک است که افراد باید با طناب به درون آن بروند. عمق این غار بین ۱۲۰ تا ۱۵۰ متر است و به گفته کارشناسان هرم جیزه مصر کاملا درون این غار جا می‌گیرد.

غار مجلس جن

حسین پناهی

۱۳۹۲/۰۹/۰۵

حقیقت یه لحظه ست تفسیر یک تعبیره ما چرا میبینیم میفهمیم

حقیقت یه لحظه ست: تفسیر یک تعبیره
نمی‌شه یه لحظه رو کشش بدیم؟
کش به درد تنبون «کانت» می‌خوره!
کش یعنی سردرد! کش یعنی سیگار، کش یعنی تکرار،
کش یعنی لیسیدن یک کاغذ بی‌مصرف که یه روز لای اون
شکلات پیچیده بود.

ما چرا می‌بینیم؟
ما چرا می‌فهمیم؟
ما چرا می‌پرسیم؟

حسین پناهی

حسین پناهی

۱۳۹۰/۰۶/۰۹

میزی برای کار کاری برای تخت این بود زندگی محسن چاوشی حسین پناهی

میزی برای کار
کاری برای تخت
تختی برای خواب
خوابی برای جان
جانی برای مرگ
مرگی برای یاد
یادی برای سنگ
این بود زندگی!

حسین پناهی

روخوانی این بود زندگی از حسین پناهی

ترانه این بود زندگی از محسن چاوشی با آهنگسازی محسن چاوشی و تنظیم فرشاد حسامی

حسین پناهی

محسن چاوشی

آهنگ

۱۳۸۵/۰۶/۱۳

پادزهر

زنبور زهرآگین خیانت متورم می‌کند هیکل‌ها را!

و ما با خون فاسد به سفرهای بزرگ می‌رویم

پیراهن بزرگ می‌پوشیم

خانه‌های بزرگ می‌سازیم

حرف‌های بزرگ می‌زنیم

و خردمندانه طنین گریه‌های بزرگ خود را!

به هق هق آرام تخفیف می‌دهیم در مناسبت‌های بزرگ

و پاهای بزرگ خود را به زمین می‌کوبیم

تا تنها صدای موجود، عبور حجم بزرگ ما،

در کوچه‌ها باشد

کوچه‌هایی که بارها در آن ها گم شده بودیم .


حسین پناهی، سال‌هاست که مرده‌ام

پادزهر

حسین پناهی

۱۳۸۵/۰۲/۰۹

اعتراف

من زندگی را دوست دارم

ولی از زندگی دوباره می ترسم!

دین را دوست دارم

ولی از كشیش ها می ترسم!

قانون را دوست دارم

ولی از پاسبان ها می ترسم!

عشق را دوست دارم

ولی از زن ها می ترسم!

كودكان را دوست دارم

ولی از آینه می ترسم!

سلام را دوست دارم

ولی از زبانم می ترسم!

من می ترسم ، پس هستم

این چنین می گذرد روز و روزگار من

من روز را دوست دارم

ولی از روزگار می ترسم


حسین پناهی

حسین پناهی

۱۳۸۴/۱۲/۲۰