پادزهر
زنبور زهرآگین خیانت متورم میکند هیکلها را!
و ما با خون فاسد به سفرهای بزرگ میرویم
پیراهن بزرگ میپوشیم
خانههای بزرگ میسازیم
حرفهای بزرگ میزنیم
و خردمندانه طنین گریههای بزرگ خود را!
به هق هق آرام تخفیف میدهیم در مناسبتهای بزرگ
و پاهای بزرگ خود را به زمین میکوبیم
تا تنها صدای موجود، عبور حجم بزرگ ما،
در کوچهها باشد
کوچههایی که بارها در آن ها گم شده بودیم .
حسین پناهی، سالهاست که مردهام