قومی متفکرند اندر ره دین اندیشه فلسفی خیام اشعار ممنوعه خیام

قومی متفکرند اندر ره دین اندیشه فلسفی خیام اشعار ممنوعه خیام

قومی متفکرند اندر ره دین
قومی به گمان فتاده در راه یقین

می‌ترسم از آن که بانگ آید روزی
کای بی‌خبران راه نه آنست و نه این

خیام، رباعیات

روخوانی قومی متفکرند اندر ره دین از احمد شاملو در آلبوم رباعیات خیام با آهنگسازی فریدون شهبازیان و آواز محمدرضا شجریان

ترانه غم فردا از داوود بهبودی در آلبوم عسل با آهنگسازی داوود بهبودی و تنظیم منوچهر چشم‌آذر


قرن ۱۲ میلادی زمان مهمی بود؛ اروپا خود را در میانه جنگ‌های دینی بین مسلمانان و مسیحیان می‌دید؛ جنگ‌هایی که نامور به جنگ‌های صلیبی بود. این خود نشان‌گر خشک‌اندیشی حاکم بر زمینه و زمانه‌ی خیام است! اما در ایران چه خبر بوده است؟ فضای دینی حاکم بر ایران، از شرایط سیاسی آن دوران نیز پرتنش‌تر بود. ایران نخستین تجربه‌های اختلافات فرقه‌ای را از سر می‌گذراند. کشمکش‌ها، بحث‌ها و جنجال‌های فرقه‌های سنی، شیعه، اشعری و معتذلی بر این آتش تعصبات مذهبی دمیده بود! اما خیام در سرش پندارهای دیگری بود و شاید این تفاوت اعتقادی و رفتاری او بود که او را در زمان زندگانیش به اوج شهرت رساند.

خیام بر خلاف جهان فکری زمانه خود، بیش از آنکه خود را گرفتار متافیزیک سردرگم‌کننده دین کند، پرسش مهمی را طرح کرد؛ او پرسید؛ این موجود دو‌پا چگونه گمان می‌کند که می‌تواند از راز این جهان سر در بیاورد و مهم‌تر از آن، چگونه فکر می‌کند که این جهان برای او ساخته شده و قرار است در خدمت او باشد؟! خیام با شکلی از شک‌گرایی آوانگارد، که بعد‌ها در غرب، دیوید هیوم (David Hume) را نیز درگیر خود کرده بود، انسان زمانه خویش را متوجه وجود خود کرد، جهان‌بینی که در قرن ۱۹ و ۲۰ در فلسفه اگزیستانسیالیسم پدیدار و نمود پیدا کرد.

مهم‌ترین موضوعی که خیام قصد داشت از آن مسیر به فلسفه خود بپردازد، مرگ‌اندیشی بود. خیام چنان مرگ‌ را نزدیک می‌دید که گویا هر دم در کمین بشر است؛ ولی او برخلاف اندیشه‌های مسیحی زمانه خود که مرگ را بهانه‌ای برای زندگی‌گریزی و توسل به دین می‌دانستند، از مرگ‌اندیشی برای روی آوردن انسان به خود زندگی استفاده کرد. در واقع خیام با یادآوری مرگ، زندگی را پیش چشم انسان مقدم و ارزشمند می‌شمرد. اینگونه بود که خیام غنیمت شمردن زمان کنونی را، عینی‌ترین و قطعی‌ترین سهم بشر از زندگی می‌دانست.

خیام

احمد شاملو

داوود بهبودی

آهنگ

۱۴۰۳/۰۲/۲۹

افسوس که بیفایده فرسوده شدیم وز داس سپهر شاملو نامجو شجریان خیام

افسوس که بیفایده فرسوده شدیم وز داس سپهر دکلمه شاملو نامجو شجریان خیام

افسوس که بی‌فایده فرسوده شدیم
وَز داسِ سپهرِ سرنگون سوده شدیم

دردا و ندامتا که تا چشم زدیم
نابوده به کامِ خویش، نابوده شدیم

خیام، ترانه‌های خیام نوشته و گردآوری صادق هدایت

روخوانی افسوس که بی‌فایده فرسوده شدیم از احمد شاملو در آلبوم رباعیات خیام با آهنگسازی فریدون شهبازیان و آواز محمدرضا شجریان

تصنیف هیچ (بنگر به جهان) از محسن نامجو در آلبوم دماوند با آهنگسازی محسن نامجو


رباعی نامبرده یکی از رباعیات بحث برانگیز از دید اصالت انتساب می‌باشد. برخی پژوهشگران مانند صادق هدایت، احمد شاملو، محمدمهدی فولادوند، یوگِنی بِرتِلِس و... رباعی نامبرده را سروده خیام یا منسوب به او می‌دانند. ولی برخی از پژوهشگران و مصححین مانند محمدعلی فروغی، قاسم غنی، محمدرضا شفیعی کدکنی، جلال‌الدین کزازی، ادوارد فیتزجِرالد و... رباعی نامبرده را سروده خیام نمی‌دانند.

محمدرضا شفیعی کدکنی در پیشگفتار «مختارنامه» اثر برجسته عطار نیشابوری می‌نویسد: «در تصحیح مختارنامه تمام رباعی‌های گزینش شده به طور مسلم به عطار تعلق دارد. به این ترتیب این اثر نه تنها یک منبع مطالعاتی و پژوهشی برای آشنایی با آثار عطار است، بلکه می‌توان از آن برای اطمینان حاصل کردن از رباعیاتی که به خیام منسوب شده‌اند اما در درستی انتساب آن‌ها جای تردید وجود دارد نیز استفاده کرد. زیرا بسیاری از شهیرترین و زیباترین رباعی‌هایی که به نام خیام آوازه‌ای دارند، برپایه نسخه‌های کهن مختارنامه، از آن عطارند و انتساب آنها به خیام دست کم دو سده پس از نوشته شدن نسخه‌های متن این کتاب صورت پذیرفته است. بنابراین با توجه به این که بسیاری از رباعیات منسوب به خیام در مختارنامه نیز آمده خواننده مطمئن می‌شود که رباعی متعلق به عطار بوده است.»

رباعی نامبرده نیز در مختارنامه عطار نیشابوری به تصحیح شفیعی کدکنی آمده است و برپایه دیدگاه شفیعی کدکنی این رباعی سروده عطار است نه خیام. همچنین با نگرش به معنی و مفهوم واژگان، رباعی بازگفت شده از عطار درست‌تر می‌نماید.

افسوس که بی‌فایده فرسوده شدیم
وز آسِ سپهرِ سرنگون سوده شدیم

دردا و ندامتا که تا چشم زدیم
نابوده دمی بکام، نابوده شدیم

عطار، مختارنامه

آس: سنگ‌های آسیاب که غلات را با آن خرد می‌کنند
سوده: خرد شدن، ساییده شدن، نرم شدن
نابوده: نبوده، وجود نداشته، واقع نشده، نیست

خیام

احمد شاملو

محسن نامجو

آهنگ

۱۴۰۰/۱۲/۲۰

چون بلبل مست راه در بستان یافت دریاب که عمر رفته را نتوان یافت

چون بلبل مست راه در بستان یافت دریاب که عمر رفته را نتوان یافت

چون بلبل مست راه در بستان یافت
روی گل و جام باده را خندان یافت

آمد به زبان حال در گوشم گفت
دریاب که عمر رفته را نتوان یافت

خیام، رباعیات

۲۸ اردیبهشت روز بزرگداشت خیام نیشابوری همه‌چیزدان، فیلسوف، ریاضی‌دان، ستاره‌شناس و رباعی‌سرای ایرانی گرامی‌باد

خیام

۱۳۸۵/۰۲/۲۸

منی که نام شراب از کتاب می شستم

منی که نام شراب از کتاب می‌شستم

زمانه کاتب دکان می فروشم کرد

 

کنون که کاتب دکان می فروش شدم

فضای خلوت میخانه خرقه پوشم کرد

محمد طالب آملی «آشوب»، «طالب»، «آتش»

طالب آملی

۱۳۸۵/۰۲/۱۵

معاشقه

جسمم همه اشک گشت و چشمم بگریست

در عشق تو بی جسم همی باید زیست

 

از من اثری نماند این عشق ز چیست

چون من همه معشوق شدم عاشق کیست

* * *

وا فریادا ز عشق وا فریادا

کارم بیکی طرفه نگار افتادا

 

گر داد من شکسته دادا دادا

ور نه من و عشق هر چه بادا بادا

* * *

از واقعه‌ای ترا خبر خواهم کرد

و آنرا به دو حرف مختصر خواهم کرد

 

با عشق تو در خاک نهان خواهم شد

با مهر تو سر ز خاک بر خواهم کرد

* * *

پرسید ز من کسیکه معشوق تو کیست

گفتم که فلان کسست مقصود تو چیست

 

بنشست و به های‌های بر من بگریست

کز دست چنان کسی تو چون خواهی زیست

ابوسعید ابوالخیر، رباعیات

ابوسعید ابوالخیر

۱۳۸۴/۱۰/۱۸