جشنهای ایران باستان و جشنهای ملی ایرانیان عظمت ایران شب یلدا
شب یلدا شد و میلاد خوش ایزد مهر
زایش نور از این ظلمت تاریک سپهر
شب یلدا شد و بر سفره دل باده عشق
رخ معشوقه و مدهوشی دلداده عشق
در شب زادروز میترا، ایزد مهر بر آن شویم همانند پیشینیان اهریمن درونمان را درهم شکسته تا روشنایی مهر و دوستی در دلمان جوانه زند و تخم عشق و دوستی بلندترین شب سال را پرفروغ کند. شب چله زادروز ایزد مهر و مهرورزی خجسته باد.
یکی از دلایل عظمت تمدن ایران باستان وجود جشنهای بزرگ ملی است که نظیر آنها را در میان ملتهای دیگر کمتر میتوان یافت. جشن نتیجه آسایش و به عبارت دیگر حُسنِ تدبیر در امور اجتماعی و فردی و بالنّتیجه نشانه بزرگی کمالِ تمدنِ یک قوم است، بنابراین اگر هیچگونه دلیلی برای نمایاندن کمال معنوی و مادی ایران باستان در میان نبود، همین یک دلیل میتوانست ما را به حقایق انکارناپذیری راهنمایی کند، زیرا بسیار واضح است که تا اندیشه آدمی از بند سختیهای زندگی نرهد و دل را خلوتگاهِ مهر و آسایش نیابد، هیچگاه نوشخندی بر لب نتواند داشت، و دستافشانی و پایکوبی که مظهرِ بارز شادمانی و نشاط است، از سرور وی حکایت نخواهد کرد، و جشن وصالی چنانکه سعدی گفت، علی رغم دشمن تنگدستی و سختی فراهم نخواهد گشت.
امشب به راستی شبِ ما روزِ روشن است
عیدِ وصالِ دوست علی رغم دشمن است
در آیین زرتشت و میان ایرانیان قدیم بیش از همه مذاهب و ملل به جشنها توجه شده است و از میان این جشنها برخی تنها مذهبی و برخی هم مذهبی و هم ملی بودهاند.
ابراهیم پورداوود، مجله ایرانشناسی، نشریه دوم، بهمن ۱۳۲۴ خورشیدی
تندیس میترا یا مهر که پیکانهای نوری همچون خورشید از سر او در همه سمتها پراکنده شده، شاخهای از گیاهان به نام «برسم» را در دست گرفته است و بر روی گل نیلوفری ایستاده است.