کتک های دهه شصتی ها در مدرسه کتک از جمله وسایل کمک آموزشی

کتک های دهه شصتی ها در مدرسه کتک از جمله وسایل کمک آموزشی

این کتک‌هایی که دهه شصتی‌ها در مدرسه خوردند، اعضای القاعده در زندان گوانتانامو نخوردند!
کلاً کتک از جمله وسایل کمک آموزشی مهم و پرکاربرد در دهه شصت محسوب می‌شد... خط‌کش، ترکه، کابل برق، شلنگ، خودکار لای انگشت، کف دستی، سیلی، جُفتک، چوب و فلک، پیچوندن گوش، با گوش بلند کردن (یادمه وقتی اول ابتدایی بودم ناظم مدرسه بچه‌ها رو مثل چای نپتون با گوش بلند می‌کرد)، کوبوندن سر به تخته‌سیاه و دیوار، تحقیر شخصیت، توهین، فحش و ...
البته از حق نباید گذشت بچه‌های دهه‌های قبل‌تر از ما خیلی بیشتر کتک خوردن و تنبیه شدن.

کتکهای دهه شصت در مدرسه

۱۳۹۴/۰۳/۰۳

اخلاق جوانمردانه تختی نصف شب از خواب پریدم خودم زدم خواب

نصف شب از خواب پریدم، دیدم پشه‌هه خیمه زده روم؛ همین‌جور داره خون می‌خوره!! خواستم یه کف گرگی بزنم لهش کنم، اما یه لبخند زدم و چشمام رو بستم و خودم رو زدم به خواب... چرا؟؟؟ چون اخلاقم جوانمردانه‌س!! این اخلاق رو من از کی به ارث بردم؟ عاقا تختی...!!

۱۳۹۱/۰۴/۱۴

مشغول رانندگی تو جاده ام از فاصله دور پلیس واسم دست تکون

مشغول رانندگی تو جاده‌ام...
از فاصله دور پلیس واسم دست تکون میده و ابراز ارادت میکنه!
واقعا آدمای با محبتی هستن!
موندم چطوری از این فاصله منو شناختن!؟
یکیشونو جو می‌گیره می‌پره وسط جاده!
با حرارت خاصی واسم دست تکون میده!!
چراغ میزنم و با حرکت دست به ابراز علاقه شون جواب میدم!
دفترچه و خودکار تو دستشه؛
احتمالا می‌خواد ازم امضا بگیره، اما الان وقت ندارم باشه واسه بعد!
اشک تو چشام حلقه میزنه از این همه احساسات پاک و بی‌آلایش...

۱۳۹۰/۰۶/۰۷

راهنمای خواندن نسخه پزشک الگوی آموزشی خط پزشکها

راهنمای خواندن نسخه پزشک

اینم واسه مشق فرداتون!؟! راهنمای خواندن نسخه پزشک و الگوی آموزشی خط پزشک‌ها

یکی از مشکلاتی که بیماران دارند، ناتوانی در خواندن نسخه‌های پزشک‌هاست. نه که آنها سواد انگلیسی‌شان خراب باشد، خیر، اشکال از دستخط ناخوانای دکترهاست. عموما یک طوری می‌نویسند که انگاری تعمد دارند مریض نسخه به دست، در مسیر مطب به داروخانه، نتواند آن را بخواند و خدای نکرده هوس کند برگردد راجع به داروهایش اظهارنظر کند و زبانم لال، عالم پزشکی را زیر سوال ببرد.

نسخه‌های پزشکان، علی‌العموم بر چهار گونه است:
گونه اول: نسخه‌هایی که بیمار نمی‌تواند آنها را بخواند.
گونه دوم: نسخه‌هایی که داروخانه‌ها هم نمی‌توانند بخوانند.
گونه سوم: نسخه‌هایی که خود پزشک هم نمی‌تواند مجددا آن را بخواند.
گونه چهارم: نسخه‌های که در آینده باید باستان شناسان از آن رمزگشایی کنند.

خود حقیر، گاهی دکترهای داروسازی را مشاهده کرده است که برای خواندن نسخه، همه همکاران داخل داروخانه را صدا زده و سرانجام نسخه را به جماعت خوانده‌اند. گاهی دیده‌ام که چند بار، کاغذ نسخه را بلاتشبیه عین نقشه گنج، سر و ته کرده‌اند، بلکه به نام دارویی که خوانده‌اند، مطمئن شوند. بالاخره صحبت از جان آدمیزاد است، نه بلانسبت برگ چغندر!

۱۳۸۶/۰۱/۱۸

وصیت نامه مهاتما گاندی آخرین وصیتنامه مهانداس کارامچاند گاندی

وصیت نامه مهاتما گاندی آخرین وصیتنامه مهانداس کارامچاند گاندی

وصیت‌نامه مهاتما گاندی:

महात्मा गांधी की वसीयतनामा: हालांकि भारत दो भागों में विभाजित हो गया, भारतीय राष्ट्रीय कांग्रेस द्वारा तैयार किए गए साधनों के माध्यम से राजनीतिक स्वतंत्रता प्राप्त करने के बाद, कांग्रेस अपने वर्तमान आकार और रूप में, यानी एक प्रचार वाहन और संसदीय मशीन के रूप में, इसके उपयोग से बाहर हो गई है। भारत को अभी भी अपने शहरों और कस्बों से अलग सात लाख गांवों के संदर्भ में सामाजिक, नैतिक और आर्थिक स्वतंत्रता प्राप्त करनी है। सैन्य शक्ति पर नागरिक के उत्थान के लिए संघर्ष भारत की अपने लोकतांत्रिक लक्ष्य की प्रगति में होना तय है। इसे राजनीतिक दलों और सांप्रदायिक निकायों के साथ अस्वास्थ्यकर प्रतिस्पर्धा से दूर रखा जाना चाहिए। इन और इसी तरह के अन्य कारणों से, ए.आई.सी.सी. मौजूदा कांग्रेस संगठन को भंग करने और निम्नलिखित नियमों के तहत एक लोक सेवक संघ में फूलने का संकल्प करता है, जिसमें अवसर की मांग के अनुसार उन्हें बदलने की शक्ति होती है।.
पांच वयस्क पुरुषों या महिलाओं की प्रत्येक पंचायत ग्रामीण या ग्रामीण सोच वाली एक इकाई बनेगी। ऐसी दो पंचायतें अपने में से चुने गए नेता के अधीन एक कार्यकारी दल का निर्माण करेंगी।.
जब ऐसी सौ पंचायतें हों, तो प्रथम श्रेणी के पचास नेता आपस में एक दूसरे दर्जे के नेता का चुनाव करेंगे और इसी तरह, पहली श्रेणी के नेता इस बीच दूसरे दर्जे के नेता के अधीन काम कर रहे हैं। दो सौ पंचायतों के समानांतर समूह तब तक बनते रहेंगे जब तक कि वे पूरे भारत को कवर नहीं कर लेते, पंचायतों के प्रत्येक उत्तराधिकारी समूह पहले के तरीके के बाद दूसरे दर्जे के नेता का चुनाव करते हैं। सभी द्वितीय श्रेणी के नेता संयुक्त रूप से पूरे भारत के लिए और अलग-अलग अपने-अपने क्षेत्रों के लिए काम करेंगे। दूसरी श्रेणी के नेता, जब भी वे आवश्यक समझें, अपने बीच से एक प्रमुख का चुनाव कर सकते हैं, जो आनंद के दौरान, सभी समूहों को विनियमित और नियंत्रित करेगा।...

.

.

.

.

.

.

.

.

خیلی تحت تأثیر قرار گرفتم مخصوصاً اون قسمت که میگه: सभी समूहों को विनियमित और आदेश दें

مهاتما گاندی

۱۳۸۵/۰۵/۱۵

دیشب یه پشه اومد منو گزید

دیشب یه پشه اومد منو گزید. افتادم دنبالش. گوشه اتاق خفتش کردم.

اومدم بکشمش. بهم گفت بابا !!!!!

راست می گفت. من باباش بودم. خون من تو رگاش بود.

بغلش کردم تا صبح دو نفری گریه می کردیم ...

۱۳۸۵/۰۲/۱۵

دوست اصفهانی!

اصفهانی‌ها پاسخ هیچ پرسشی را نمی‌دهند و در پاسخ هر پرسش شما آن‌ها پرسشی از شما دارند!

مثال (وقتی از دوست اصفهانی خود آدرس یک خیاط می‌پرسید)

شما: خیاط خوب سراغ داری؟

دوست اصفهانی شما: چی‌چی می‌خَی بدوزی؟

شما: کت و شلوار

دوست اصفهانی : پارچه داری؟

شما: بله

دوست اصفهانی:از کی اِسِدی؟

شما:از ....مغازه

دوست اصفهانی : پارچِد خُبِس؟

شما: بله

دوست اصفهانی : چه رنگیس؟

شما: چه فرقی می‌کنه؟

دوست اصفهانی : فرق می‌کونِد دادا! فرق می‌کونِد

شما: خب، سورمه‌ای

دوست اصفهانی: چرا سورمه ی؟ارزونتر بود؟

شما:نه

دوست اصفهانی:چیطو؟

شما:خب می خواستم سورمه ای باشه

دوست اصفهانی : مبارکِس، خَبِریه؟

شما: نه بابا، بالاخره خیاط سراغ داری یا نه؟

دوست اصفهانی : اگه خبری نیس کتا شلواری سورمِی می‌خَی چیکار؟

۱۳۸۵/۰۱/۱۲