هیچ تمدنی از بیرون مغلوب نخواهد شد مگر آنکه از درون طاق کسری
هیچ تمدنی از بیرون مغلوب نخواهد شد مگر آنکه از درون نابود شده باشد.
ویل دورانت، تاریخ تمدن، جلد سوم: قیصر و مسیح (۱۹۴۴)
A great civilization is not conquered from without until it has destroyed itself within.
Will Durant, The Story of Civilization, Vol 3 Caesar and Christ (1944)
ایوان خسرو یا طاق کسری برجستهترین یادگار شاهنشاهی ساسانی است که در تیسفون پایتخت ساسانیان [۳۷ کیلومتری جنوب بغداد] در کناره خاوری رود دجله قرار گرفته است. کاخ تیسفون و به ویژه ایوان باشکوه آن در زمان ساسانیان جایگاه برگزاری دیدارهای مهم، بارهمگانی و همچنین جایگاه برگزاری جشنهای سنتی مانند نوروز در پیشگاه شاهنشاه ساسانی بوده است. بارهمگانی یا بارعام آیینی بود که مردم با شاه دیدار داشتند، برای بار یافتن باید از پیش درخواست میشد که به این کار بارخواهی گفته میشد و شخصی که درخواستش پذیرفته شده بود باریاب نامیده میشد.
ایوان اصلی این کاخ بلندترین ایوان خشتی ساخته شده به دست انسان میباشد. این کاخ به دستور خسرو انوشیروان یا شاید شاپور یکم ساخته شده است. در زمان یورش عربها به ایران این کاخ در سال ۶۳۷ میلادی به تاراج و چپاول رفت سپس چندگاهی به عنوان مسجد استفاده شد و پس از آن کمکم رها گشت تا اینکه در سال ۷۶۳ میلادی ابوجعفر منصور خلیفه دوم عباسی به پیشنهاد ابوایوب موریانی وزیر ایرانیاش کوشید تا آن را ویران کند و از سازههای آن بنایی در بغداد بسازند اما چونکه ویران کردن آن هزینه و زمان زیادی به بار آورد از نابودی همه آن ناتوان ماند، در سال ۹۰۲ میلادی مکتفی خلیفه هفدهم عباسی سازهها و آجرهای بجای مانده از ایوان خسرو را درآورد تا در ساخت کاخ تاج بغداد استفاده کند، با اینکه در دوران فرمانروایی عربها به ویژه عباسیان کوشش فراوان در ویران کردن این کاخ نمودند و ایوان خسرو آسیبهای سهمگینی دیده است اما از نابودی کامل آن ناکام ماندند.
ایوان خسرو برای نمایش فر و شکوه ساخته شده تا نشانگر توان و دارایی باشد و فرستادگان کشورهای دیگر را هاج و واج سازد و به فرمانروایان دست نشانده سرکش هشدار دهد که این کشور توان درهم شکستن هر مبارزهای را دارد. نمای باقیمانده که ایوان بزرگی رو به خاور در کانون آن قرار دارد یک سوی میانسرای پهناور را که بازمانده آن از بین رفته تشکیل داده است. در برابر این ایوان، ایوان بزرگ دیگری رو به باختر قرار داشت که تنها نشانههای آن بر روی زمین به چشم میخورد. ایوان بزرگ ۲۵ متر پهنا و ۴۳ متر ژرفا دارد و بلندای ایوان به ۳۰ متر میرسد که در گونه خود شگفتانگیز است.
در گذشته ایوان آن را یک پرده سنگین زر بافت میپوشاند که بلندای افراشته و فضای نقشهای گوناگون آن گویای دارایی فراوان بود. دیوارههای اندرونی ایوان خسرو آذینهای فراوان داشت و در دیوار نگارههایی از صحنههای شکار وجود داشته است و با استفاده از مرمر رنگی و موزائیکهای شیشهای که صحنههای نبرد مانند صحنهای که خسرو را سوار بر اسبی زرد در دورگیری انطاکیه نشان میدهد آذین شده بود. در بام تالار پرشکوه ایوان برجهای دوازدهگانه را با ستارههای زرین مجسم ساخته بودند و دوازده ستون مرمر در میانسرای روبروی ایوان وجود داشته است.
کفها را با استفاده از صفحات مرمر ضخیم که با قالیهای ابریشمی دارای نگارهای باغ، درخت و جویهای آب فرش شده بود پوشانده بودند. تخت زر را در انتهای ایوان بزرگ و پشت پردهای قرار داده بودند و تنها هنگامیکه شاهنشاه آماده بار دادن و دیدار با مردم بود به کنار میزدند. فرش بهارستان که باغهای بهشت را نشان میداد در ایوان خسرو پهن شده بود و دارای ۱۴۰ متر درازا و ۲۷ متر پهنا بوده است در بافت این فرش از ابریشم، زر، نقره و گوهرانی چون زمرد و مروارید استفاده شده بود که در زمان یورش عربها تکهتکه و به عربستان ترابرد شد.
همیشه زیبایی و شکوه این کاخ مورد توجه و شگفتی شاعران، جهانگردان و تاریخنگاران بوده است. بُحْتُری شاعر سرشناس عرب قصیده سینیه را به زبان عربی در ستایش ایوان خسرو سروده است او میگوید: «ایوان از شگفتی بنا پنداری شکافی است در پهلوی کوهی، کوهی رفیع است که کنگرههایش بر قلل رضوی و قدس مشرف است، کسی نداند که آدمی آن را برای آرامگاه جنیان ساخته است، یا جنیان آن را برای آدمی ساخته است».
در زمان ساخت ایوان خسرو به خسرو انوشیروان گزارش دادند که برای پیشبرد کار برخی از خانهها را باید ویران کنند تا دیوار کاخ از آنجا بگذرد، اما در این میان پیرزنی هست که در خانهایی گلی و کوچکی زندگی میکند و با اینکه ما پیشنهاد دادیم خانهاش را چند برابر بهای واقعیاش از او خریداری کنیم باز نمیپذیرد آن را بفروشد چه باید کرد؟ انوشیروان گفت: از من نپرسید که چه باید کرد، خودتان بروید و برپایه دادگری با او رفتار کنید.
کسانی که از ویرانههای کاخ دیدن کردن حتما دیوار اصلی کاخ را دیدهاند که در نقطهای خاص به شکل عجیبی کج شده و پس از طی کردن مسیری اندک باز در خطی راست به جلو رفته است. این نقطه از دیوار همان جایست که خانه پیرزن بود و بنای کاخ را کج ساختند تا خانهاش ویران نشود و تا روزی هم که زنده بود همسایه دیوار به دیوار پادشاه ماند. از آن زمان هزاران سال گذشته است اما دیوار کج کاخ خسرو باقی مانده است تا نشانه جوانمردی ایرانیان و دادگری انوشیروان دادگر باشد.
این گفتار پرآوازه از انوشیروان دادگر است که یکی از بزرگان با دیدن این کجی در کاخ به انوشیروان گفت: این کجی از بهر چیست؟
انوشیروان گفت: این کجی از راستی ماست.
هیچ تمدنی به وسیله بیگانگان از بیرون فتح نمیشود مگر آنکه ابتدا خود را از درون تخریب کرده باشد.